امروز : جمعه 28 اردیبهشت 1403
نوشته دکتر محسن کدیور (دارای اجازه اجتهاد از آیت الله منتظری)
مسئله اصلیِ قرآن در حوزه پوشش و حجاب چیست؟ در این زمینه چه تکلیف یا تکالیفی را برای زنان و مردان مومن تعیین کرده است؟ مشخصا کدام اعضای زن می باید شرعا از انظار عمومی پوشیده باشد؟ آیا این تکالیف معلّل (همراه با ارائه علّت حکم) است یا علت و فلسفه حکم برما پوشیده است؟
در زیر بخشهایی از نگاه های شهید مطهری و شهید بهشتی درباره اصول اولیه حکمرانی اسلامی از جمله، آزادی اظهار اندیشه و انتقاد و عدم تحمیل یک نگاه بر مردم میآید:
۱-در قرآن به بعضی مسائل از دریچه اخلاق فردی نگاه شده و به مسائلی دیگر از دریچه حفظ نظم اجتماعی. برای نوع اول مجازاتی دنیوی در صورت تخطی لحاظ نشده، مثل لزوم کمک به همسایه و نیکی به پدر و مادر و... اما در نوع دوم مجازات برای فرد خاطی در نظر گرفته شده است مثل دزدی و...
لطفا قبل از خواندن این متن به متن زیر را بخوانید:
http://hivha.rozblog.com/post/23
کتاب حقیقت درباره محمد نوشته رابرت اسپنسر کتابیست که در ان سعی شده تا با تکیه بر منابع مسلمانها این نکته اثبات شود که برداشت بنیادگرایانه و خشن بعضی گروهای اسلامی ریشه در تاریخ اسلام دارد و برداشت خشن انها از اسلام برداشتی است که به شکل طبیعی نتیجه سنت و تاریخ مسلمانهاست . من در این بخش مطالبی از این کتاب را می آورم و سپس به نقد هر بخش به شکل مجزا خواهم پرداخت .
بررسی مطالب این کتاب از دو جهت مفید است اول اینکه میتواند تفاوت رویکرد متن انگارانه و کلام انگارانه را در آیات مورد بحث توضیح دهد و دیگر اینکه اثبات میکند آنچه موجب نگرش خشونت طلبانه از اسلام میشود برداشت متن انگارانه ایست که حتی به همه ملزومات متن انگاری توجه نکرده است . در بررسی مطالب این کتاب این موضوعات روشن خواهد شد . مطالب کتاب در هر بخش در کروشه اورده شده است.
متن کامل در ادامه مطلب
تحقیق و پژوهش: امید (صاحب وبلاگ)
استفاده از این مطلب پژوهشی در دیگر سایتها و وبلاگها بدون اجازه صاحب وبلاگ ممنوع است.
بقیه در ادامه مطلب
کتاب تاملی درباره حجاب مجموعه دروس استاد محسن کدیور درباره حجاب میباشد که به صورت طبقه بندی شده و داری bookmark در یک فایل پی دی اف جمع آوری شده است. این مجموعه دارای پنج بهش زیر میباشد:
بخش اول- حجاب در قران
بخش دوم- حجاب در روایات شیعه
بخش سوم – حجاب در روایات اهل سنت
بخش چهارم – حجاب در نماز در فتاوای فقهای شیعه
بخش پنجم – پوشش زن در مقابل دیگران از دیدگاه فقهای امامی
این مجموعه برای کامل شدن طبق گفته مولف نیاز به سه بخش دیگر دارد که هنوز به رشته تحریر درنیامده است.
تفاوت این کتاب با کتابهای مشابه رویکرد بی طرفانه و پژوهشی نگارنده و نتیجه گیریهای بسیار متفاوت به نسبت نگاه فقهی سنتی به حوزه حجاب میباشد.
این کتابو خودم نوشتم. جند سالی روش کار کردم و بالاخره تصمیم گرفتم به صورت اینترنتی منتشر کنم. در این کتاب درباره خدا و روشهای اثبات و مشکلات استدلالها ، اخلاق و دین با نگاه روشنفکری دینی صحبت شده است.در مقدمه کتاب اوردم:
{بقیه در ادمه مطلب}
حضرت علی علیه اسلام در زمانی که مسئله حکمیت بین ایشان و معاویه پیش امد جمله ای دارند به این مفهوم که "قران داوری نمیکند بلکه افراد هستند که از طرف قران صحبت میکنند" این جمله گهر بار امروز به مدد هرمونتیک و تلاشهای روشنفکران دینی معنا و مفهوم ان مشخص شده است و نشان دهنده درک عمیق حضرت علی میباشد.همین جمله گهربار اساس اخرین کتاب مرحوم حامد ابوزید قرار گرفته است ...
بقیه در ادامه مطلب
در نگاه اغلب روحانیون نگاه فقهی ای جریان دارد که بنده بسیار به ان نقد جدی دارم. دوستان محترم در این نگاه که متاسفانه نگاه غالب دین حکومتی نیز میباشد برای فقه بالاترین درجه را قائل هستند و در واقع دین را همان فقه میدانند . از منظر این دوستان احکام الاهی احکام مشخصی میباشدکه خداوند متعال بر ادمیان به واسطه حضرت محمد نازل کرده و عین این احکام خواست الهی میباشد و همه باید در هر دورانی به اجرای این احکام همت گمارند . این نگاه به فقه و دین از نظر من ایرادات زیاد برون دینی و درون دینی دارد که در اینجا به ایرادات درون دینی این نوع نگاه میپردازم
اگر قائل به دو نوع حکم اجتماعی و الهی در قران باشیم ؛ احکام الهی که عبارت از روابط انسان و خدا میباشد از همان اوایل دعوت پیامبر به انسانها ابلاغ میشود ولی احکام اجتماعی چنین نیست و بعد از تشکیل حکومت نازل میگردد. در هیچ کجای قرآن به پیامبر دستور تشکیل حکومت داده نشده و تشکیل حکومت پس از پیمان عقبه و با خواست مردم صورت میگیرد. بعد از ان است که نیاز به قوانینی برای اداره حکومت بوجود میآید و این احکام برای اداره حکومت از سوی پروردگار نازل میشود. در واقع اگر تاریخ جور دیگری پیش میرفت و حکومتی تشکیل نمیشد احکام اجتماعی هم وجود نداشتند.
احکام اجتماعی دو سطح دارد یکی روح و یکی ظاهر . روح میتواند همیشگی باشد ولی ظاهر برای اداره جامعه ای مشخص میباشد و همیشگی بودن ان بیمعناست . در واقع ظاهر باید با توجه به باطن در هر جامعه ای باز تولید فرهنگی شود. برای در بهتر مثلا سهمیه بندی بنزین را در نظر بگیرید این حکم اجتماعی ظاهرش سهمیه بندی است و باطنش مثلا برقراری عدالت . طبیعیست که این سهمیه بندی برای جامعه ایران و با توجه به شرایط ان صورت میگیرد و نمیتوان توقع داشت که در تمام جوامع برای برقراری عدالت سهمیه بندی بنزین انجام داد. در ارتباط با احکام هم چنین است. ظاهر احکام ذاتا متناسب با زمان و مکان میباشد و نمیتوان ظاهر ان حکم را همیشگی اعلام کرد. در واقع ان حکم باطنی هم دارد و باید دید باطنش یعنی دلیل امدن ان حکم چیست سپس با توجه به شرایط زمان و مکان انرا تغییر داد و متاسب با شرایط کرد. این کار واقعی فقیهان باید باشد که متاسفانه نیست و فقیهان ما به جای باز تولید احکام بیشتر سعی در فهمیدن ظاهر حکم نازل شده دارند و همان حکم نازل شده را که قطعا متناسب با ان زمان و مکان بوده حکم الهی میدانند.
این خلاصه ای بود از نقد تفکر فقهی رایج و البته میدانم که برای اغلب روحانیون درک این مسائل سخت و پیچیده میباشد . این جانب در حوزه ها بوده ام و میدانم حتی خواندن یک کتاب کمی نو اندیش هم جرم تلقی میشود و این آقایان در محیطی استرلیزه و بدور از هر شبهه ای نگه داری میشوند تا مبادا یقین آنها کم شود و بعد از انکه سرشار از یقین شدند! حرفهای کلیشه ای به انها اموزش داده میشود تا در جواب بعضی حرفها گفته شود . حرفهایی که اگز در آن تعمق شود بدور از منطق و فقط بازیهای کلامیست. بسیاری از دوستان طلبه حتی یک کتاب هم از روشنفکرانی مانند سروش و مجتهد شبستری نخوانده اند اما از روی شنیده ها انها را نقد میکنند. که البته یاد گرفته اند که اینها را نخواننند تا ایمانشان متزلزل نشود و با ایمانهایشان این کتابها را شاید بخوانند کسانی که انقدر در توهم بقین و خود حق بینی گرفتار شده اند و انقدر با تفکرات خویش زلف گره زده اند که قدرت تفکر ازاد و تعمق واقعی را ندارند و پیش از خواندن خود را حق میبینند و دیگران را باطل و میخوانند تا تفکرات غلط را بیابند که البته ناگفته پیداست این نوع خواندن پشیزی ارزش ندارد.
متاسفانه فضای حوزه های علمیه ما فضاییست که در ان یک فکر و تفکر وجود دارد و این فکر به علت نبود دیگر اندیشه ها انسانها را کم کم مسخ میکند و افراد دچار توهم خود حق بینی میشوند.
در انتها برای روشن شدن بیشتر باید مطلب دیگری را به عرض برسانم و ان اینست که در نوع نگاه رایج دوستان یقین و عمل دو مرحله هستند متفاوت از هم . در مرحله اول انسان یقین پیدا میکند که اسلام دین حق است و بعد از این یقین است که مرحله عمل شروع میشود و فرد مومن به اعمالش میپردازد . این در حالیست که این دو نمیتواند به حکم عقل دو مرحله متفاوت باشند. کسی که به یقین در باره چیزی میرسد مگر تمام مسائل را بررسی کرده که به یقین مثلا در باره وجود خدا رسیده است؟ از کجا معلوم با مطالعه مطلب دیگری نظرش عوض نشود و به وجود خدا بی اعتنا نشود؟ در واقع در یک زمام خاص همه اطلاعات وجود ندارد و اطلاعات بیشتری در عالم وجود دارد و مدام افزوده میشود پس کسی که دغدغه کشف حقیقت دارد باید در طول تمامی زمانها و در تمام زندگیش به دنبال تحقیق در اصول دینش باشد نه تنها در یک برهه خاص. و البته این تحقیق همه جانبه نافی انجام وظایف دینیش نیست. مثلا من تا امروز به این نتیجه رسیدم که نوع نگاه دینی ام نگاهی درست است و خدا و جود دارد . من باید هم وظایف دینی ام را انجام دهم و هم امروز و همیشه و بر اساس وسعم به تحقیق پیرامون اصول دین و مسایل اساسی دینم باشم . شاید با مطالعه مطلب جدید یا کشف جدیدی در عالم به این نتیجه برسم که نگاهم غلط بوده و مثلا باید بیدین بشوم یا هر چیز دیگری و بعد از آنکه مثلا بی دین هم شدم همین تفکر مدام در من باشد و در حال جستجو باشم. طبیعیست چنین انسانی دینداریش و بی دینیش با دین داری و بیدینی معمولی فرق خواهد داشت و در توهم یقین از هر جنسی فرو نخواهد رفت.
این گشت و گزار همیشگی در باره اصول دین و نوع نگا ه دینی حکم عقل است و البته طبیعیست که عده ای که بهشت و جهنم افراد را فقط در اجرای دستورات الهی بدانند و حقیقت را معلوم و مشخص میدانند این تفکر همیشگی را که ممکن است حتی به بی دینی کسی منجر شود مزاحم تلقی کنند .