امروز : جمعه 28 اردیبهشت 1403
تابحال در باره ی اینکه چه کاری درست است و چه کاری غلط است صحبت شد؛ اما آیا هر انسانی که کار درست را انجام بدهد انسان خوبیست؟ به نظر من در انسانها چیزی بالاتر از عمل فردی وجود دارد و آن نیت فردی میباشد. نیت در هر انسانی بالاتر از عمل او مینشیند ؛ یک عمل درست را میتوان با نیت خوب یا بد انجام داد. همینجاست که تفاوت انسان خوب با کار خوب مشخص میشود ؛ انسان خوب انسانیست که عملی را که مطابق بامنافع بلند مدت است ؛ با نیت تامین منافع بلند مدت انجام دهد. مثلا ممکن است راست بگوییم اما نیتمان منافع شخصی خودمان باشد ؛ با دیگران دلسوزی کنیم و کارهای عام المنفعه انجام دهیم ؛ اما نیتمان تظاهر و فریب دیگران باشد ؛ نه منافع بلند مدت همگان. یا اینکه میدانیم دلسوزی و کمک به دیگران بر اساس منافع بلند مدت همگانیست و کار خوبیست ؛ اما این کارها را نه به نیت تامین منافع بلند مدت ، بلکه به نیت دیگری انجام دهیم.نیتی که شاید خودمان هم در آن لحظه به آن علم نداشته باشیم و با تفکر متوجه شویم که ای داد بی داد ؛ منی که میدانستم این کار منافع بلند مدت را حفظ میکند و باید آنرا انجام داد؛ در آخرین ثانیه به آن نیت آن کار را انجام دادم که به دیگران خودی نشان دهم ؛ نه به آن نیت که منافع بلند مدت همگان را حفظ کنم.
اگر بخواهیم با توجه به اعتباری بودن اخلاق ، معیاری برای انسان خوب ارائه دهیم ؛ باید بگوییم که انسان خوب کسی است که بین آنچه عمل خوب میدان و نیتش تعارضی وجود نداشته باشد مثلا فرض کنید کسی به این نتیجه رسیده است که راستگویی تحت هر شرایطی عمل خوبیست ؛ او در صورتی انسان خوبیست که نیتش هم از راستگویی کردن همین باشد ؛ نه آنکه به این نیت راستگویی بکند که مثلا سود بیشتری برایش خواهد داشت. شاید در مواردی تشخیص این مسئله که فرد راستگویی کرده برای اینکه راستگویی عمل خوبیست یا راستگویی کرده چون منفعتش در راستگویی بوده ؛ حتی برای خود شخص بسیار سخت باشد.
اینکه نیتمان مطابق عملمان باشد ؛ بسیار کار سختیست و اینکه آیا واقعا در هر عملی نیتمان مطابق با عملمان است یا خیر ؛ چیزیست که هیچ گاه نمیتوان به آن مطمئن بود . شاید آنچه بتوان از این سخنان نتیجه گرفت این باشد که ما میتوانیم عمل درست انجام دهیم اما از اینکه انسان خوبی هستیم ؛ مطمئن نباشیم . همواره باید تلاش کنیم بین درون و برونمان وحدت ایجاد کنیم و همواره از فکر و نیتمان مواظبت کنیم تا منحرف نشود . انحرافی که ممکن است در صدم ثاتیه ای اتفاق بیفتد . همواره بدانیم که یک انسان میتواند کاری درست انجام دهد اما انسان خوبی نباشد و سعی کنیم همواره با توجه به نیتمان و دقت در آن ، انسان خوبی باشیم.
نکته ی دیگر که باید به آن توجه کرد این است که گاهی ممکن است یک انسان ، انسانی خوب اما احمق باشد ؛ یعنی هم نیتش و هم عملش باهم مطابق است اما قدرت فکری کمی دارد و اغلب به نتایج عجیبی برای عملکردش میرسد . نتایجی که در واقع هیچ منفعت بلند مدتی را تامین نمیکند اما او فکر میکند که با این کارهایش منافع بلند مدت تامین میشود و کارهایش کارهای درستیست. چنین انسانی انسان خوبیست چون فکر کرده و سعی نموده درست عمل کند . در واقع او وسعش همین بوده و نمیتوان انتظار بیشتری داشت.