امروز : جمعه 28 اردیبهشت 1403
{این ترانه را حدود ۱۵ سال پیش نوشتم}
آخر قصه ی عشق تو رگ دست منه
که یه شب میزنمش تا تو به دادم برسی
من تو رو با همه ی خوب و بدت دوست دارم
دل به دریا میزنم تا توبه دادم برسی
تو مث آسمون خونه ی مردم میمونی
هرشبت یه رنگیه یاید تحملت کنم
من مث بنده ی مومن عاشق صداقتم
وقتی که دروغ میگی به آخر خط میرسم
من هنوز نمیدونم دوسم داری یا نداری
آخر قصه ی رگ عشقتو معلوم میکنه
من دلم میخواد نگاه چشم تو راست باشه
ولی چشم تو داره خونه خرابم میکنه
عزیزم امید عشقی آخر خواب منه
که مث گریه ی آسمون آبی مرهمه
من با اشک شوق، ته خواب میبینم
رگ دستات رگ دستای منه
تو اگه منو ببینی که تو خون غلت میزنم
یا دارم از ته رگهام تو رو فریاد میزنم
نمیدونم که چه حالتی بهت دست میده
عشقتو یکسره کن به سیم آخر نزنم.